الگوهای سازگاری با دشواریها تاچهحد درمیان فرهنگها متفاوت است؟
عفت حیدری مترجم کتاب تاب آوری جوانان و فرهنگ در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت الگوهای سازگاری با دشواریها تاچهحد درمیان فرهنگها متفاوت است؟آیا مجاورت با میراث فرهنگی (مثل فرهنگ پدربزرگها و مادربزرگها) همیشه منبع قدرت است یا میتواند بهضرر ما باشد؟
آیا فرهنگ میتواند روی ارزشی که به الگوهای متفاوت سازگاری میدهیم، تأثیربگذاردوبه برخی بهلحاظ اجتماعی امتیازبدهیم وآنها را قابل قبول بدانیم و یا موارد دیگررا به-عنوان الگوهای ناهنجار برچسبگذاری کنیم؟ اگر قرار باشد رابطهی بین تابآوری وفرهنگ را درک کنیم، هریک از این سؤالات مهماند.
با معرفی ووجود اختلاف فرهنگی در درک تابآوری، میتوان ناهمگونی را در نحوهی سازگاری موفقیتآمیز کودکان با وقایع تروماتیک بررسی کرد. برای مثال، بهدنبال نقلمکان از یک خانهی آزارگر یا مرگ یک والد، تفاوتهای شخصیتی، شناختی ورفتاری، نقشی درتوانایی کودک برای سازگاری در یک دوره پرورشگاه و یا فرزندخواندگی دارد.
تفاوتها در اکولوژی اجتماعی کودک نقش مهمی در سازگاری کودک دارد در یک سطح عملی، تأثیرات فرهنگی سیستمهای معنادار بهنوبهی خود روی منابعی که برای کودکان آسیبپذیر فراهم شدهاند،تأثیر میگذارند.اینها شامل مواردی مثل ساختارمراقبتهای جایگزینی است که جوامع روی آن سرمایهگذاری میکنند (آیا یک موقعیت خانگی است یا سازمانی؟ آیا رابطهی قوم و خویشی است یا غیر قوم و خویشی؟). فرهنگ معنایی را که به یک کودک فرزندخوانده یا یتیم منسوب میشود، با انگهای اجتماعی مختلف و فرصتهای مختلف مربوط به مراقبتهای دولتی شکل میدهد
برای کودک خاص، عوامل و فاکتورهای فرهنگی، میزانِ درمعرض عوامل خطربودن و مسیرهای منفی زندگی و تهدیدات نسبت به خودارزشمندی را تغییر میدهد.گرچه این مهم است که ارزشها و عقاید و فعالیتهای روزمرهی جامعه، فرصتهای مختلفی را برای کودک برای دسترسی به منابعی مثل سرمایهی اجتماعی، غذا، آموزش و فرصتهایی برای ارتباطات محکم با افراد بالغ فراهم آورد. این،فرایند پویایی برای تعامل بین افراد و محیطهای آنها و فرهنگشان است .
فرهنگ چیست؟ محیط چیست؟
فرهنگ، فعالیتهای روزمرهای است که برای تجارب و ارزشها و عقایدی که از آنها حمایت میکند، نظم ایجاد میکند
محیط به اکولوژیهای اجتماعی و فیزیکیای اشاره میکند که تجربهی زیستی کودک را شکل میدهد. بههرحال، محیط شامل فرهنگ و بسیاری از جنبههای اکولوژی اجتماعی تحتتأثیر فرهنگ، مثل ساختار دولت و کسی که برای حمایت اجتماعی بهوی مراجعه میکنیم، میشود.
برای مثال، چه کودک در یک محیط روستایی زندگی کند یا محیط شهری و چه کودک توسط دولتی حمایت شود که بهلحاظ فیزیکی و عقلی، سرویسهایی را برای کودکان معلول فراهم میکند، همگی عوامل متنیای هستند که ممکن است فرهنگ و ارزشهایی را که فرهنگ بهآنها بهبودی میبخشد منعکس کند(برای مثال، فردگرایی زمخت خانوادههای کشاورز سنتی). باتوجه به شیوههای متعددی که فرایندهای اجتماعی را تحتتأثیر قرار میدهد، فرهنگ بیشتر بهعنوان یسازهای چندبعدی درک میشود.
فرهنگ، موقتی است و بیشتر زمانی مطرح و مهم میشود که طی آن، فرد رشد میکند و شرایط اجتماعی و اقتصادی، در زمان زندگی فرد حاکم است
ای فرهنگی را تحتتأثیر قرار میدهد.ما از کار یوری برونفنبرنرمتوجه میشویم که فرهنگ (فاکتور کلانسیستمی) و محیط (فاکتور برونسیستمی) هرگزمشخص نیستند. فرهنگ، ارزشهایی را منعکس میکنند که در آن چهگونگی و کیفیت منابعی که سلامتی را بهبود میبخشند، مثل آموزش و سرویسها و خدمات بهداشت روانی فراهم میشوند.اکولوژیهای اجتماعی ما به شیوههای بسیاری، فرهنگ ما و گوناگونی فرهنگهایی را که در آن زندگی ما تعامل دارند، منعکس میکنند(تمام جنبههای متن و فرهنگ که در آن زندگی میکنیم).برای مثال، یک جامعهی جمعگرا همچون ژاپن را درنظر بگیرید که در آن، مراقبت سازمانی از یتیمها معمولترین الگوی مراقبت است. کودکان تشویق میشوند که در مؤسسه، حسی از ایباشو یا تعلق به مکانیرا رشد دهند.
برعکس، درمحیطهای کانادایی و غیرآمریکایی، مکان سازمانی خود بهعنوان تهدیدی بالقوه برای رشد روانی اجتماعی کودک محسوب میشودبههمین شکل، جوامع سازگار با یتیمانی در جهان وجود دارند که انتقال موفق کودک در خارج از خانهاش را تسهیل میکنند. برای مثال، در برخی از ملل آفریقایی و جوامع بدوی و اصیل در آمریکای شمالی، هنجارهای فرهنگی روی نقش خانوادهی گسترده و فرزندخواندگی توسط قوم و خویشها تأکید و آنرا به پرورشگاهها و جاهایی برای نگهداری از کودک ترجیح میدهند؛ ولو اینکه در این سیاستگذاری، خطرهایتی هم وجود داشته باشد
در هر مورد،منابعی به کودک داده میشود تا مشکلاتی را در شیوههای دلبستگی خود تعدیل کند؛ بهشکلی که مورد قبول فرهنگ قرار بگیرد.
درک ماهیت درهمتنیدهی تابآوری با فرهنگ، توجه را به گوناگونی و تعدد استراتژیهای سازگاری و ناهمگونی آنچه که رفتارهای بههنجار خوانده میشود، جلب میکند. آلجریا و دیگران که در یک پاردایم درونفرهنگی-ـبرونفرهنگی کارمیکنند ، دردادههای ملی خود ازسوی جوانان لاتین در آمریکا، ملاحظه کردهاند که دیدگاه درونفرهنگی-ـبرونفرهنگی، با مفاهیمی از درون فرهنگ شروع میشود و بهدنبال درک معنای آنچه مورد مطالعه است و ارتباطآن با عوامل دیگر، بااستفاده از قالب فرهنگی است.ازطرف دیگر، دیدگاه برونفرهنگی شامل ارزیابی پدیده بااستفاده از سازههای خنثی و انتزاعی است). هر دو دیدگاه به گسترش درک از پیچیدگی فرهنگی تابآوری کمک کردهاند.
باتوجه به تفاوتهای فرهنگی، تابآوری نیاز به تعریفی دارد که بهصورت تلویحی به نقش فرهنگ در حمایت یا مدیریت توانایی کودک برای سازگاری اشاره کند. دیدگاه فرهنگی بهما کمک میکند تا درک خود را از تابآوری تغییردهیم.چنین دیدگاهی تمرکز کمتری روی آنچه کودک انجام میدهد، میکند و بیشتر روی این مطلب تمرکزمیکند که محیط چهطور میتواند فرایندهای رشد مثبت و دسترسی به انواع فاکتورهای توصیفی فوق را تسهیل کند.
وقتی تابآوری بهعنوان مفهوم اکولوژی اجتماعی درک میشود، توانایی افراد برای رهیابی به منابع فرهنگی لازم برای انجام کار بههنگام مقابله با دشواریها است وظرفیت آنها برای رهیابی این منابع بهشکلی فراهم میشود که معنادارند
منابع میتوانند فردی باشند(برای مثال، یک ویژگی شخصیتی، هوشی و یا استعداد شخصی)، منابع ارتباطی(برای مثال، وابستگی به مراقب یا رهنما، یا تعاملات مثبت همسالان، خانوادهی گسترده) یامنابع جمعیای که در آن مسئولیت فوری و گستردهتر جامعه برای دردسترسقراردادن منابع (برای مثال، احساس تعلق، تجربیات استمرار فرهنگی ازطریق بزرگداشتهای سنتی، امنیت شخصی، فرصتهایی برای مشارکت در رفاه و بهزیستی دیگران) درنظر گرفته شود.
درحالیکه ظرفیت فرد برای رهیابی شامل انگیزهی وی برای موفقیت، استعدادهای شخصی و ویژگیهای شخصیتی، ارزشهایی که به این ظرفیتها داده میشود، همیشه مورد مذاکره است برای مثال، اینکه چه سرویسهایی برای کودکان اختصاص داده میشود و چه مقدار از این تصمیمات توسط کسانی که قدرت سیاسی و اجتماعی دارندکنترل و مدیریت میشود.
مدرسهای که بودجهی چندانی ندارد و نمیتواند به خدمات روانشناسی موردنیاز برای سنجش ناتوانیهای یادگیریدسترسی داشته باشد،؛ بلکه میتواند وقتی که کودک برای یادگیری آنچه بالای حد میانگین رشد وی است، انگیزه دارد، مانع از به فعلدرآمدن توانایی کودک برای موفقیت شود.
درک اجتماعی اکولوژی تابآوری نشان میدهد که در هنگام بررسی تعادل و برابری فردی و محیطی، هرچه موانع کودک برای رشد جسمی وروانی پرچالشتر و سختترباشد -،این موانع فردی هستند یا سیستمی-،محیط بیشتر میتواند توان آن را داشته باشد تا منابعی را که باعث سلامتی میشوند، فراهم کند (دومونت، ارهارد-ـدیتزل و کیرکلند،؛ ۲۰۱۲؛، اونگار،؛ ۲۰۱۲).
بهعبارت دیگر،این فرصت نادری در محیطهای تهدیدآمیز است که تجربیات کودک تأثیر بیشتری روی توانایی کودک برای بقا و موفقیت، اثر میگذارد. برای مثال، حکایتهای افراد تابآور نشان میدهد که فرد بزرگسالی که در محیط، کودکی را راهنمایی میکند که آزار و بدرفتاری را تجربه میکند،و توان آن را دارد که مسیرکودک را در زندگی بهشدت تغییر دهد.
برگرفته از کتاب تاب آوری جوانان و فرهنگ.
نوشته لیندا.سی. ترون.
برگردان محمدرضا مقدسی.عفت حیدری.
نویسنده: سارا هیات
- ۲۳شهریور
- ۱۹شهریور
- ۸شهریور
- ۳شهریور
- ۳شهریور
- ۳شهریور
- ۳شهریور